اسکرول بار

ابزار وبلاگ

بندر خمیر

به وبلاگ بندر خمیر خش هاندیتون/به وبلاگ بندر خمیر خوش آمدید **منتظر نظرنتون هیم/منتظر نظرات شما هستیم **و گالری نگاهی بکردی /از گالری دیدن فرماید
جستجو گر
تاریخ آخرین بروزرسانی
اینستاگرام ما
تبلیغات
نویسندگان
واژنامه
60417284001593082105.jpg
گالری
40930635208164486561.jpg

كد ساعت و تاريخ

نویسندگان
آخرین نظرات

پوو[Paow]: سفره ماهی. نوعی ماهی تخت و پهن است که از دسته کوسه ماهی‌ها به شمار می‌آید. در بندرعباس این نوع ماهی استفاده خوراکی ندارد.

سار [Sar]: مواظبت. نگهداری. وا سارِ خو بَش: مواظب خودت باش.

ووکت[Vokot]: سیخونک زدن. اصرار ورزیدن به کاری. دستکاری کردن مکرر

کولومچ [Kolomoch]: مچاله. در هم پیچیده و له. 

آلو[Alu]: سیب زمینی. سیب زمینی نخستین بار توسط سرجان ملکم در اواسط پادشاهی فتحعلی شاه قاجار به ایران  آورده شده ‌است، برای همین در ابتدا به آن «آلوی ملکُم» می‌گفتند.[منبع]

کت [Kot]: سوراخ. روزنه. چاله کوچک. برخی مواقع خانه و محل‌های کوچک زندگی  هم معنی می‌دهد. در برخی مناطق هرمزگان کُه [Koh] می‌گویند. 

روک [Rowk]: نشاء صیفی جات و تره‌بار. سر از خاک بر آوردن گیاه

تک [Tek]: شکم. 

بالک[Balak]: طاقچه. رف. فرورفتگی داخل دیوار در خانه‌ که معمولن برای گذاشتن چیزهای تزئینی استفاده می شود.

اِستاله[Stalaah]: ستاره.

ـ کشر(Kashor): کشیده شدن روی زمین . آویزانی که روی زمین کشیده شود.کشار و کشون هم گفته می شود.

ـ کلکچغ(Kelkechegh) :حلزون های رنگی و کوچک کنار ساحل که رنگ های بسیار زیبایی دارند با طرح های بی نظیر. و جالب این است که تقریبا هیچ کدام مثل هم نیستند.

ـ پل(Pel): غلت و غلتیدن ـ گشتن از یک پهلو به پهلوی دیگر

ـ پنجروک(Penjurook): نیشگون ـ فشار دادن پوست و گوشت با دو انگشت

 ـ خل پنک (Khol Ponak): فشار دادن گلو ـ مثالی برای کتک زدن و تنبیه بدنی . خل مخفف کلمه ی (خلک) که همان گلو معنی می دهد . پنک و پنیدن هم به معنی نرم کردن ، مشت مال ، ماساژ

ـ چرت (ِCheret): جیرجیرک

 ـ پدم (Padom): ورم و آماس ـ بیشتر به ورم های غیر از سوختگی نسبت داده می شود.

  ـ طو (Tauv ): پیچ ، پیچاندن

 ـ لنچی (Lenchi): حلقه کردن دو پا به دور چیزی ـ چیزی را با دو پا گرفتن

 ـ لووس ( Lous): لب بالایی انسان . به لب پایینی هم سر ( sor)گفته می شود